بررسی تفاوتهای دوربینهای DSLR و دوربینهای مخصوص فیلمبرداری (camcorders)
در سالهای اخیر فیلمبرداری با دوربینهای عکاسی DSLR بسیار باب شده است
فیلمسازان از این دوربینها در پروژههای مختلفی از ساخت فیلمهای کوتاه و مستند گرفته تا فیلمهای بلند سینمایی بهره میبرند.
شاید برای خیلیها این سوال پیش آمده باشد که چرا این دوربینها که در اصل برای عکاسی ساخته شدهاند
اینقدر برای فیلمبرداری مورد استفاده قرارمیگیرند؟
در اینجا مقصود از camcorderها دوربینهای مخصوص فیلمبرداری است که در ردهای بالاتر از دوربینهای فیلمبرداری خانگی قرار میگیرند،
اما با دوربینهای سینمایی کاملاً متفاوت هستند.
ممکن است در جاهای مختلف از عنوان دوربینهای فیلمبرداری حرفهای در مورد آنها استفاده شود که بیشتر برای ایجاد تمایز بین این رده از دوربینها و دوربینهای در اصطلاح handycam خانگی است.
اهمیت این مطلب از آنجایی است که ردهی دیگری از دوربینهای فیلمبرداری سینمایی (دوربینهایی نظیر Canon EOS C100 یا Sony FS7) وجود دارد که بسیار گرانقیمتتر هستند و از لحاظ امکانات هم با camcorderهای حرفهای تفاوتهای بسیاری دارند!
عمق میدان و عملکرد در ISOهای بالا
مهمترین تفاوت بین این دو نوع دوربین، که عمده برتری دوربینهای DSLR هم بشمار میرود، اندازهی سنسور تصویر در آنها است.
دوربینهای DSLR در دو نوع متداول فول فریم و سایز APS-C تولید میشوند که دارای سنسورهایی بسیار بزرگتر از سنسورهای تصویر بهکاررفته در دوربینهای فیلمبرداری معمول (camcorder) هستند. اندازهی بسیار بزرگتر سنسور تصویر در دوربینهای DSLR باعث میشود تا با لنزهایی با مشخصات برابر با دوربینهای فیلمبرداری به عمق میدان بسیار کمتری دستیافت.
عمق میدان کم باعث میشود تا فیلمساز بتواند با محوکردن پسزمینه تأکید بیشتری بر روی سوژه داشته باشد.
این امر سبب میشود که فیلم گرفته شده در اصطلاح سینماییتر جلوه کند،
چرا که در اکثر فیلمهای سینمایی از این تکنیک استفاده میشود.
همین امکان دستیابی به عمق میدان کم با صرف هزینهای بسیار پایینتر از خرید دوربینهای حرفهای و بسیار گرانقیمت سینمایی دلیل اصلی بسیاری از فیلمسازان مستقل برای استفاده از دوربینهای DSLR در ساخت فیلمهایشان است.
سنسور بزرگتر یک مزیّت دیگر هم برای این دوربینها به همراه داشته است و آن امکان فیلمبرداری در نور کم و در ISOهای بالا است.
البته، از این لحاظ بین دوربینهای مختلف DSLR تفاوتهایی وجود دارد و همگی در یک سطح نیستند.
برای مثال، دوربین کانن 5D Mark III که یک DSLR فول فریم است در فیلمبرداری در نور کم عملکرد بسیار خوبی دارد و نویز کمی در فیلمها ایجاد میکند؛ اما دوربین کانن 700D که یک DSLR سایز APS-C است در نور کم و ISOهای بالا به هیچ وجه عملکرد مشابه 5D Mark III را ندارد و نویز بیشتری را در فیلمها ایجاد میکند.
سنسورهای تصویر کوچک بکار رفته در camcorderها عمق میدان بسیار بیشتری را ایجاد میکنند که جدا کردن سوژه از پسزمینه را دشوار میکند.
همچنین، در نور کم و ISOهای بالا هم اکثر این دوربینها به نسبت دوربینهای DSLR نویز بیشتری را در فیلمهای ضبط شده ایجاد میکنند که البته در این زمینه عملکردی تقریباً مشابه با دوربینهای DSLR سایز APS-C دارند.
قابلیّت تعویض لنز
یک برتری دیگر دوربینهای DSLR در مقابل camcorderها این است که
برای مقاصد متفاوت فیلمبرداری میتوان لنز دوربین را براحتی تعویض کرد
همچنین این بدین معنی است که امکان استفاده از لنزهای سینمایی بسیار باکیفیت ساخت شرکتهایی نظیر زایس نیز وجود دارد.
هرچند که اکثر camcorderها دارای لنزهای زوم غیر قابل تعویض هستند که فاصلهی کانونی خوبی را از واید تا تله پوشش میدهند؛
اما این لنزها کیفیت اُپتیکی لنزهای حرفهایتر دوربینهای DSLR را ندارند!
در اکثر آنها دیافراگم لنز ثابت نیست و با زوم کردن دریچهی دیافراگم نیز تا چند استاپ بسته میشود.
همچنین دستیابی به فواصل کانونی سوپر واید و افکت fish eye هم با این لنزها ناممکن است.
بنابراین، استفاده از دوربینهای DSLR دست فیلمسازان را برای انتخاب بین انواع لنز با مشخصات متفاوت باز خواهدگذاشت، در حالی که فیلمساز در صورت استفاده از دوربینهای فیلمبرداری به یک لنز با مشخصات ثابت محدود میشود.
امکانات ضبط صدا
تا اینجا دوربینهای DSLR دو برتری مهم داشتند که باعث جذب بسیاری از فیلمسازان مستقل برای رسیدن به تصویری سینمایی میشد؛ اما در مورد امکانات ضبط صدا، برتری از آن دوربینهای فیلمبرداری است.
البته تعجّبی هم ندارد، برخلاف DSLRها، این دوربینها مخصوص ضبط فیلم ساخته شدهاند و باید امکانات ضبط صدای خوبی را هم ارائه دهند.
اکثر این دوربینها علاوه بر میکروفونهای داخلی بهتری که برای ضبط صدا دارند،
دارای درگاه XLR هم میباشند که درگاه استاندارد حرفهای برای اتصال میکروفون به دوربین است.
همچنین، امکان تنظیم سطح (level) صدا و مانیتورینگ صدا (از طریق اتصال هدفون به دوربین) هم در اکثر camcorderهای حرفهای وجود دارد.
در مقابل، بسیاری از دوربینهای DSLR (مخصوصاً DSLRهای سطح مبتدی و متوسط) دارای درگاه اتصال میکروفون خارجی نیستند
و آنهایی هم که این امکان را دارند از درگاه استریوی 3.5 میلیمتری استفاده میکنند که استحکام درگاه XLR را ندارد
و کاملاً مستعد جدا شدن است.
استفاده از میکروفون داخلی این دوربینها هم با محدودیّتهایی همراه است.
صدای فشردن دکمهها و چرخاندن پیچهای تنظیم دوربین در هنگام فیلمبرداری به وضوح در فیلم ضبط میشود
و علاوه بر آن در بسیاری از دوربینهای DSLR (بجز DSLRهای کانن که مجهز به لنزهای STM این شرکت میباشند)
در صورت استفاده از فوکوس خودکار، صدای موتور فوکوس خودکار لنز هم در فیلم ضبط خواهد شد.
البته باید در نظر داشت که در پروژههای مهم تصویربرداری، بخصوص ساخت فیلمهای کوتاه و سینمایی
صدا به طور جداگانه ضبط خواهد شد
و محدودیّتهای دوربینهای DSLR در این زمینه خیلی اهمیّت نخواهد داشت.
دیگر تفاوتها
هرچند که امروزه ممکن است زومکردن در هنگام فیلمبرداری دیگر خیلی مورد استفاده نباشد
(البته در کارهای مستند همچنان بسیار مهم و قابلاستفاده است)
اما به هرحال،
دوربینهای فیلمبرداری امکان زوم الکترونیکی (power zoom) را با فشردن دکمه یا کشیدن اهرمی که بر روی دوربین تعبیه شده فراهم میسازند که نتیجهاش زوم نرم و بیصدا است.
برای زوم کردن با دوربینهای DSLR باید به صورت دستی حلقهی زوم لنز را بچرخانید
که مطمئناً به نرمی و دقت زوم با دوربینهای فیلمبرداری نخواهد بود.
دو امکان focus peaking و zebra stripes هم که معمولاً در دوربینهای فیلمبرداری وجود دارند در اکثر دوربینهای DSLR غایباند.
اولی در تعیین فوکوس درست بر روی سوژه به فیلمبردار کمک میکند
و دومی برای تعیین نوردهی درست بدون از دستدادن جزئیات در highlightها مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از امکانات بسیار کاربردی و مهم دوربینهای فیلمبرداری،
منظرهیاب الکترونیکی (EVF) آنها است که دیدن صحنهی فیلمبرداری را (مخصوصاً در نور شدید خورشید) بسیار آسانتر میکند.
منظرهیاب الکترونیکی در بسیاری از camcorderهای امروزی یافت میشود؛
اما در دوربینهای DSLR برای دیدن صحنهی فیلمبرداری به LCD دوربین محدود خواهید بود.
همچنین LCD بسیاری از دوربینهای DSLR چرخان نیست
و این کار فیلمبرداری از زاویههای بسیار بالا و پایین را مشکل میکند.
البته در بعضی از دوربینهای DSLR امکان خروجی HDMI برای مانیتور (و ضبطکنندهی) جداگانه وجود دارد
که میتواند تا حد زیادی این مشکل را برطرف کند.
مشکل rolling shutter هم که در هنگام حرکت سریع دوربین به بالا و پایین یا طرفین ایجاد میشود بستگی به نوع سنسور به کاررفته در دوربین دارد. در اغلب دوربینهای DSLR از سنسورهای CMOS استفاده میشود و این مشکل در تمام دوربینهای DSLR وجود دارد. در دوربینهای فیلمبرداری که از سنسورهای CMOS بهره میبرند هم این مشکل کم و بیش وجود دارد، اما شدّت آن کمتر از دوربینهای DSLR است و در دوربینهای فیلمبرداری که دارای سنسورهای CCD هستند این مشکل اصلاً وجود ندارد.
در آخر
هرچند از لحاظ کیفیت و سینمایی بودن تصویر، دوربینهای DSLR از جمله مقرون به صرفهترین گزینههای فیلمسازان مستقل هستند،
اما حداقل برای برخی ژانرهای فیلمسازی (مانند فیلمهای مستندی که نیاز به زوم و فوکوس خودکار سریع دارند)
و موقعیّتهای فیلمبرداری (مانند فیلمبرداری از مجالس و عروسیها) خیلی مناسب نیستند.
بنابراین، یکی از معیارهای انتخاب بین این دو نوع دوربین باید نوع کاربری موردنظر خریدار باشد.